|
![]()
4 فروردين 1392برچسب:, :: 9:42 :: نويسنده : مهدی
البته فکر کنم بیشتر در مورد اقایون صدق میکنه این بیشتر خصلت اقایون هست... کارمند بانک:میتونی یه وام واسه ما جور کنی؟ مهندس کامپیوتر:من کامپیوترم ویروسی شده میتونی ویندوزمو واسم عوض کنی؟ پزشک عمومی:میتونی برای چارشنبه که بچم نرفته مدرسه یه گواهی بنویسی؟ دندونپزشک:بیا این دندون عقل منو نگاه کن ببین سیاه شده باید بکشمش یا پرش کنم؟ تعمیرکار ماشین:این ماشین من نمیدونم چرا صدای اضافی میده میتونی بیای یه نیگا بهش بندازی؟ بازیگر:واسه کسایی که میخوان بازیگر بشن چه نصیحتی دارید؟ مدیر یه جایی:میشه واسه این بهرام ما یه کار جور کنی؟ موبایل فروش:اقا این گوشی ۳۳۱۰ مارو میشه با یه ان۹۵ عوض کنی؟ معلم:این حسن ما تو ریاضی یه خرده بازیگوشی میکنه میشه پنجشنبه ی قبل امتحانش شام تشریف بیارین خونه ی ما سر راه این اتحادا رو هم یه بار براش بگین؟ نماینده مجلس:این شهرام ما خیلی پسر گلیه میخواد زن بگیره میشه کمک کنید معافی این بپه رو بگیریم؟ کارمند سازمان سنجش:سوالای کنکور سال بعد رو نداری؟ نویسنده:یه روز بیا سر فرصت قصه زندگیمو بات بگم کتابش کنی. معمار:این خونمون باید کفش سرامیک بشه و اشپزخونش اپن فکر میکنی چند روزه تموم میکنی؟ طلافروش:
![]() ![]()
4 فروردين 1392برچسب:, :: 9:42 :: نويسنده : مهدی
چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد میگذره!
![]() ![]()
4 فروردين 1392برچسب:, :: 9:42 :: نويسنده : مهدی
سلام
قصه از کجا شروع شد از خیابون ماشین و چراغ قرمز یه سوال؟؟؟؟؟ موقعی که به چهار راه یا میادین شهر میرسی اکثرا چراغ قرمز هست یا سبز؟؟؟؟ ![]() ![]() |